نقد نظریه این همانی نوعی ذهن و مغز؛ (با تأکید بر مهمترین نقدها در فلسفه ذهن و فلسفه اسلامی)
|
روح الله صدراللهی |
|
|
چکیده: (221 مشاهده) |
هدف: مسئله ذهن و بدن، از پیشاسقراطیان تا دوره فیلسوفان ذهن مسئلهای حائز اهمیت و چالشبرانگیز بوده است. آیا حقیقت انسان را همین امور فیزیکی کمیتپذیر، مکانمند و زمانمند تشکیل میدهد یا حقیقتی فراتر از این ویژگیهای فیزیکی دارد؟ انسان در درون خود ویژگیهایی همچون حیات، اراده، شادی، ترس، آگاهی، مسئولیت، عشق و... دریافت میکند که فیلسوفان ذهن، از آن تعبیر به «ویژگیهای ذهنی» میکنند که متفاوت با ویژگیهای امور فیزیکی مغزی است. «این همانی نوعی» قائل است که نوع حالت ذهنی ما با نوع معینی از حالت فیزیکی این همان است. بهعبارتی میتوان گفت: تمام امور ذهنی، در این دیدگاه، به امور فیزیکی تحویل میشود. در این مقاله با روشی توصیفی ابتدا به توصیف نظریه و مهمترین دلیل طرفداران آن پرداخته میشود. در ادامه با روشی تحلیلی به ارزیابی و نقد این دیدگاه از زاویه فلسفه ذهن معاصر و نیز بررسی تطبیقی و استنباط ادلهای که در نقد این دیدگاه در فلسفه اسلامی قابل طرح است، پرداخته میشود. در راستای این پژوهش، نقدهایی که ناظر به تفاوتهای ساختاری ذهن و مغز است، تحلیل میشود. یعنی با استفاده از اصل عدم این همانی منطقی و با کمک دلایل فیلسوفان مسلمان در بیان تفاوت ساختاری ویژگیهای ذهن و مغز، نظریهی این همانیِ نوعی بررسی و نقد میشود.
|
|
واژههای کلیدی: ذهن، مغز، این همانی نوعی، فلسفه ذهن، فلسفه اسلامی |
|
متن کامل [PDF 245 kb]
(30 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1402/12/3 | پذیرش: 1402/5/19 | انتشار: 1402/5/19
|
|
|
|