هدف: رابدومیولیز، آزادسازی محتویات سلولهای ماهیچهای اسکلتی در پلاسما، میتواند با فیلتر کردن میوگلوبین از طریق گلومرولها باعث نارسایی حاد کلیوی شود. تزریق گلیسرول یکی از مدلهای تجربی برای القای رابدومیولیز در حیوانات آزمایشگاهی است. استرس اکسیداتیو در پاتوفیزیولوژی آسیب کلیه ناشی از رابدومیولیز بسیار مهم است. در این مطالعه سیاهدانه و ماده مؤثره تیموکینون، که برای اثرات ضد التهابی و آنتیاکسیدانی خود شناخته شده است، برای اثرات محافظتی احتمالی آن بر آسیب کلیوی در مدل موش رابدومیولیز ناشی از گلیسرول مورد بررسی قرار گرفته است. مواد و روشها: چهل سر موش بزرگ آزمایشگاهی نر نژاد ویستار به پنج گروه شاهد، رابدومیولیز و عصاره سیاهدانه ( دوزهای ۲۰۰ و ۴۰۰ میلیگرم/کیلوگرم) +رابدومیولیزتقسیم شدند. مدت زمان مطالعه هفت روز بود و در روز سوم، تزریق عضلانی گلیسرول ۵۰ درصد(10 میلیگرم/کیلوگرم) به دو پای حیوانات انجام شد. در آخرین روز، پس از تزریق داروی بیهوشی، کلیهی تمامی حیوانات جمعآوری و سپس حیوانات به روش اخلاقی کشته شدند. آسیب بافتی و تعادل اکسیدان/آنتیاکسیدان در بافت کلیه بررسی شد.
یافتهها: در گروه رابدومیولیز، افزایش معنیداری در غلظت MDA (مالون دیآلدئید) و آسیب بافت کلیوی مشاهده شد، در حالی که تغییر معنیداری در غلظت تیول کل و فعالیت آنزیمهای کاتالاز و SOD (سوپراکسید دیسموتاز) مشاهده نشد. در تمام گروههای تیمار با عصاره سیاهدانه، کاهش معنیداری در غلظت MDA و آسیب بافتی نسبت به گروه رابدومیولیز مشاهده شد. با اینحال، هیچ یک از این گروهها هیچ تغییر قابلتوجهی در فعالیت SOD نشان ندادند. غلظت تیول کل در گروههای تیمار تیموکینون و عصاره سیاهدانه (400 میلیگرم/کیلوگرم) در مقایسه با گروه رابدومیولیز، بهطور معنیداری افزایش یافت. همچنین فعالیت کاتالاز در گروه تیمار با عصاره سیاهدانه (400 میلیگرم/کیلوگرم) افزایش معنیداری نشان داد. نتیجهگیری: پژوهش حاضر حاکی از تأثیر عصاره سیاهدانه بر بهبود آسیب بافتی و همچنین کاهش آسیب اکسیداتیو در حیوانات مبتلا به رابدومیولیز میباشد. گمان میرود قسمتی از این اثرات بهدلیل خاصیت آنتیاکسیدانی عصاره سیاهدانه باشد.